music

music-music video

music

music-music video

وب سایت

با سلام خدمت بازدیدکنندگان محترم
 
برای دیدن مطالب این وبلاگ به وب سایت زیر بروید
 
 
این وبلاگ به وب سایت بالا منطق شده است
 
منتظر بازدید گرمتان هستم
 
 

بهترین اهنگ های حمیرا به همراه بیوگرافی

بهترین اهنگ های حمیرا به همراه بیوگرافی کامل   (( درخواستی )) (( پخش اختصاصی ))

  با دو کیفیت          


دانلود با کیفیت 128

عالم عشق

دریا کنار

دله دیونه

وقتی که تو رفتی

دانلود با کیفیت  64

عالم عشق

دریا کنار

دله دیونه

وقتی که تو رفتی


بیوگرافی

نام اصلی ایشان پروانه امیرافشاری می‌‌باشد. ایشان متولد اسفند ماه سال ۱۳۲۸ در شهر تهران می‌‌باشند. وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی آذری دارند می‌باشد. پدر ایشان صاحب ۱۵۰ شهر و روستا در منطقه شرق ایران و توابع طالقان بودند. از همان کودکی حمیرا خانه آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامی آن زمان مثل قمرالملوک وزیری، روح انگیز، بنان، ملوک ضرابی و ... بود که همین انگیزه اولیه دختر خانواده برای رو آوری به آواز شد. حمیرا به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان بازگشته خود با نام نویسی در تست صدا در شورای رادیو آن زمان حیرت و تحسین اعضا شورا را سبب شد و پس از آن تحت تعلیم استاد علی تجویدی و بانو ملوک ضرابی قرار گرفت. وی دو سال بعد در سن ۱۸ سالگی به یک خواننده تمام عیار تبدیل شد.

در همان سن آوازی را در دستگاه سه گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از رهی معیری به نام صبرم عطا کن را اجرا کردند که در کتاب ترانه‌های ماندگار این اثر به ثبت رسیده است.

وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت خود را آغاز کرد اما پدر وی صدای دختر خود را می‌‌شناسد و طلاق دختر خود را از همسرش می‌‌گیرد و به مدت یک سال دختر خود در خانه زندانی می‌‌کند بعد یک سال یک سفر اروپا برای جناب امیرافشاری پیش می‌‌آید. حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود دومین اثر خود به نام پشیمانم با آهنگسازی استاد تجویدی و ترانه‌ای از بیژن ترقی در دستگاه همایون اجرا می‌‌کند که به علت مدلاسیون اصیل و فراموش شده آن دستگاه باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی می‌شود. پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم می‌‌کند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسر عمویش که همسر وی هما میر افشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج می‌‌کند.

صدای ایشان قابلیت سوبرآنو از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیاب‌ترین نوع صداها می‌‌باشد. ایشان مدت شش یا هفت سال همسر آهنگساز به نام ایرانی پرویز یاحقی بودند که در این دوره زناشویی آثار ماندگاری با شعرهایی از بیژن ترقی و آهنگ های از یاحقی همچون مرانفریبی هدیه عشق بهار نو رسیده، مرا تنها نگداری، پنجره‌ای به باغ گل و ... اجرا کرده است. وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد و تا اواسط سال شصت خورشیدی در ایران ماند و بعد از گذراندن مزاحمت های فراوان با همسر و دختر دو ساله اش به نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به کاستاریکا در آمریکای مرکزی رفت وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد، به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود.

شوهر وی در این میان همسر و دختر خود را ترک و به امریکا مهاجرت کرد. حمیرا با کمک همسر پسر عمویش هما میر افشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و کار هنری خود را از سر گرفت و در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت. وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی می‌‌کند

بیوگرافی افشین

 بیوگرافی افشین

افشین متولد16اردیبهشت سال1357.

 

محل تولد ش بابل وازهفت سالگی بهمراه خانواده اش در تهران زندگی کرده

 

10ساله بود که گیتاردستش گرفت(به تشویق شوهر خاله اش) وشعر گفت و آهنگ ساخت.

سال 1374 با خانواده اش به آلمان مهاجرت کرد و موسیقی را جدی تر ادامه داد.چرا که دیگه مثل ایران 

 محدودیتی برای پیشرفتش نبود.

نتیجه این شد که در سال 1378 با شرکت پارس ویدئو قرارداد امضا کرد و آلبوم " بوی بارون " به بازار اومد.

دومین آلبوم افشین " ستاره " سال 1381 بوسیله شرکت ترانه بیرون آمد. این اولین کاری بود که با k.o.  یعنی همون تهیه کننده اش در آلمان ساخت.

 

آلبومی که بیشتر از همه صدا کرد آلبوم " آس و پاس " افشین بود که سال 1383 بیرون اومد و شهرت افشین رو جهانی کرد.

 

"آس و پاس "مخلوطی از موسیقی رقصی و هیپ هاپ و ریتمهای ایرانی و رپ آلمانی بود.

 

کاری که به معنای واقعی کلمه جذاب و متفاوت با اونچه که در بازارموسیقی ایرانی وجود داشت.

 خونه افشین که رفتم دیدم که ای وای یک خونه مجردیه و یک چیزیه شبیه به صحرای کربلا ولی با نور نارنجی. یخچالش خالی ، ظرفها دست نخورده رختخواب دست نخورده ، تلفن دائما در حال زنگ زدن
جریمه رانندگی : ۲۵۰ و ۱۲۵ و بازهم ۱۲۵ یورو که مجموعا می شه ۸۰۰ دلار مثلا

ولی اولین چیزی که صبحها افشین رو از خواب بیدار می کنه و چشمهاش رو خیره می کنه بهمین خاطر تنها چیزی که تو یخچالش داره قطره چشمه جریمه رانندگی و قبض تلفنشه

قبض تلفن افشین ( فقط موبایلش ) : ۸۲۲ یورو که می شه حدود هزار دلار در ماه

افشین: "من هر هفته پنج ساعتی تو اتوبان رانندگی می کنم تا برم هلند ( دیدن چه کسی؟ ) اونوقت حوصله ام سر می ره تند می رم راست می گه بالای دویست کیلومتر در ساعت دائما پلیس منو می گیره جریمه می کنه. دیگه این عادتم شده که در ماه یک هزار دلاری پول جریمه ماشین یدم، عشق وعاشقی خرج داره دیگه

حالا چرا خونه افشین سوت و کوره؟

افشین: من اصلا خونه تنهائی حال نمی کنم. همه اش می رم خونه دوست صمیمیم حسین ( تو ویدیوی "ازت بدم می یاد، همونیه که برای افشین قلاب می گیره که بره بالای درخت). اونجا روی کاناپه اش می خوابم ولی کلی حال می کنم چون با هم حرف می زنیم و از تنهائی در میام

البته پدر و مادرم هم اینجا هستن و دیدنشون می رم ولی بدون شک حوصله خونه خودم رو ندارم. فقط می رم اونجا قبضهام رو باز کنم و پیامهای تلفنیم رو بشنوم. بعد می شینم ای میلهای طرفدارها رو می خونم. برای همین نه ضبط صوتم کار می کنه نه تلویزیونم

البته من این فاجعه رو ساعت دو بعد از نصفه شب که بی خوابی زده بود سرم و جلوی تلویزیونش خوابیده بودم، فهمیدم

افشین کلکسیون عجیب و غریبی از کفشهای کتونی داره. هم دم در خونه متروکه اش کفشهاش جفت شده و هم توی یک گنجه از بالا تا پائین کفشهاش جفت شده

افشین: من عاشق کفشم و هر وفت دلم می گیره، می رم یک کفش ورزشی می خرم میارم خونه. البته تابستونها هم خوره دمپائی هستم

البته گیتارهای افشین هم از در و دیوار آویزون شده و شاید تنها چیزی که تو خونه اش خاک نگرفته گیتارهاشه

افشین: من از بچگی عاشق گیتار بودم و بچه بودم که شوهر خاله ام گیتارشو داد به من و از اون به بعد زندگیم عوض شد. البته من گیتارزن حرفه ای نیستم ولی با گیتار آهنگ می سازم و می خونم

اتفاقا شب آخر، قبل از اینکه برگردم لندن رفتیم خونه خاله افشین که به من یک شامی بدن (البته ایشون پرستار است و یک پرستار مهربان. چون با اینکه قرار بود بره کشیک، شام ما رو داد و رفت

آقای کیا که همسر خاله افشین هستن برای من تعریف کردن

"افشین که خیلی بچه بود، من که با خاله اش آشنا بودم می آمدم خونه شون و گیتار می زدم و می خوندم و افشین خیلی به این گیتار علاقه نشون می داد. من هم بهش بعضی آهنگها رو یاد می دادم

v

افشین: بعد از موفقیت آلبومه "آس و پاس" همه چیز زندگیم عوض شد. شروع کردم سفر کردن. شروع کردم کنسرت دادن و تو یکی از این کنسرتها عاشق شد و هنوز این عشق ادامه داره

وقتی که معروف می شی یکدفعه همه می خوان باهات دوست بشن و برخورد اطرافیانت با تو عوض می شه انگار که دیگه اون آدم قبلی نیستی. اینجوری می شه که از تمام زندگی گذشته ات جدا می شی و دوباره یک زندگی جدید با دوستای جدید و نگرانی های جدید پیدا می کنی و این شدیدا افسرده ات می کنه. گم می شی ، دلت برای اون کسی که بودی تنگ می شه، احساس تنهائی می کنی ولی راه برگشتی نیست

افشین چند بار به من گفت که ای کاش وقتی می دیدمش که روحیه اش بهتر باشه. علت اینکه تو مصاحبه قبلی مون گفت که می خواد خوانندگی رو ول کنه هم همین بحرانهای روحیه که دچارش شده. از وقتی که این حرف رو زده کلی پیک (ای میل) بهش فرستادن که دیگه کلافه شده

افشین: ببین بهزاد کار دستمون دادی. روزی صد تا ای میل دارم که چرا می خوام خوانندگی رو ول کنم. بخدا خسته شدم ولی باورشون نمی شه، فکر می کنن ژست گرفتم که آلبومم بیشتر فروش بره. ولی خودت باهام هستی می بینی که این زندگی که من دارم سرتاسر شده تنهائی، دوندگی دنبال کارهای دور وبر آلبوم و هرجا می ری عکس و عکاسی

بعد از اینکه برگشتم لندن، افشین با یکی از دوستانش ملاقات کرد که از ایران برگشته بود. این ملاقات و شنیدن اینکه آلبومش الان در ایران سر زبونهاست حالش رو بهتر کرد. الان هم داره قرار داد کنسرت می بنده و می ره آمریکا که ویدیوی آهنگهاش رو درست کنه

الان هم سایت جدیدش رو راه انداخته و با بابک که سرپرست و طراح سایت جدیدشه ( و طراح جلد آلبوم ماچ ) شب و روز برای گردآوری عکس و نوشته دوندگی کردن

فکر کنم پیکهائی که شما از طربق سایتش بفرستین قانعش کنه که دوباره به خوانندگی ادامه بده

کلا افشین وسواسیه. هم توی ضبط آهنگهاش هم تو زندگی روزمره اش، از هر چیزی یک کلکسیون داره

عطر، کفش ، تی شرت ، گیتار و لیوانهای نشسته! ( هررر هررر خنده ) نه بخدا بچه تمیزیه و از ساعت ۳ صبح زودتر نمی خوابه. خیلی اهل دوست و رفیقه و به دوستاش می رسه

سر پرداخت چیزهای مختلف به جای تعارف باید باهاش دست به یقه شد. ضد سیگاره ( خدا رو شکر ). احساساتی و عاشقه

نقطه ضعفش اینه که می ره تو فکر و اخلاقش می تونه از این رو به اون رو بشه. ولی بچه باحال و شوخیه و پلکیدن باهاش خیلی خوش می گذره و شدیدا حواسش هست که دمق نشی

بهرحال این یک مرور سرسری از زندگی خصوصی افشین بود؛ با سانسور

کلا اون چند روزی که با افشین بودم متوجه شدم که دچار یک افسردگی شدیده. این معمولا بعد از موفقیت خواننده ها اتفاق می افته، یکدفعه زندگی از این رو به اون رو می شه

بعد که آمدم آلمان، گیتارم به افشین به ارث رسید (خنده) و بعد شنیدم که تو خود ایران آهنگ ضبط کرده و برام کاستش رو فرستاد و دیگه آمد آلمان و به اینجا رسید که می بینید

من هم کارهاش رو دوست دارم بخصوص آهنگ بدجوری عاشقت شدم

آقای کیا البته الان دیگه با یک گروه سنتی در آلمان عود می زنه و فکر کنم همین روزها یک کنسرت هم دارن

سه روزی که با افشین بودم، رفتم خونه پدر و مادرش در شهر مانهایم که با هم یک ناهاری بخوریم. چقدر خوشمزه، حتی برای گیاهخوارها

پدر و مادر بی نهایت مهربون و صمیمی داره جوری که آدم اختلاف سنی رو حس نمی کنه

از بچه گی و روزهائی که یک رستوران ایتالیائی داشتن و افشین سر به سر مشتری ها میذاشت تعریف کردن و کلی خندیدیم

جالبه که افشین یک سگی داره که تو کنسرت آخرش تو دوبی این سگ رو از دوستش گرفت آورد آلمان ولی مادرش ازش نگهداری می کنه

مامان افشین موقع خداحافظی: "این سگ رو کی می بری خونه ات

 ویدیو جدید افشین به نام دوست دارم

دانلود موزیک ویدیو

آلبوم ماچ


1-عسلی
2-اشکامو پاک کن
3-از اینجا برو
4-بد جوری عاشقت شدم
5-بی خیال
6-دیگه ازت بدم میاد
7-فکرشو کن
8-ماچ
9-من
10-شیطونک

بیوگرافی ازجنیفرلوپز

جنیفرلوپزدر24جولای سال 1970 درنیویورک به دنیاآمد.پدراودیویدلوپزمتصدی کامپیوتر ومادرش گوادالوپ لوپزمعلم مدرسه بود.اودوخواهربه نام های لینداولسلی داشت ودومین فرزندخانواده می باشد. لوپزاز 5سالگی شروع به آموزش رقص وخوانندگی نمود.زمانیکه 7 ساله بوداولین مسافرت خودرابه همراه کلاس رقصش دراطراف نیویورک سیتی داشت.در16 سالگی درفیلم دخترکوچک من بازی کردواولین فرصت برای نقش آفرینی رابدست آورد.

 با این حال اصلی ترین علاقه او،رقص بودووقتی درموردمدرسه رقص درمنهتن اطلاعاتی بدست آورد ، بدون درنگ به آنجا پیوست.این درحالی بود که مادرلوپزدوست نداشت رقص شغل اصلی وی باشد.زمانیکه اصرارمادرش به اینکه بایدقوانین وی رادرزندگیش اجراکند،بالاگرفت ،جنیفررامجبوربه ترک خانه کرد. یک سال ونیم پس ازترک خانه ، توررقص به ژاپن سبب نجات اوازشکست شد.پس ازبازگشت ازژاپن ،برای بازی درسریال رنگ زندگی تست هنرپیشگی داد .سپس درمجموعه های تلویزیونی South Control وSecond Chances و Hotel Malibu ایفای نقش کرد وبازی درفیلم خانواده من "My Family, Mi Familia" ازاویک ستاره ساخت.

درسال 1997 به اولین موفقیت بزرگ خود به خاطربازی درنقش سلنا ودریافت جایزه Golden Globe رسید.پس ازآن بابازی درفیلم های خون وشراب وخارج ازمحدوده به کارگردانی استیون اسپیلبرگ درجایگاه هنرپیشه های مطرح ومشهورقرارگرفت. لوپزاولین CD موسیقی POP رادراول جون سال 1999 منتشرکرد.این آلبوم به زبان لاتین بود وبه خاطرآهنگ “If You Had My Love” باموفقیت بی نظیری روبرو شدواورادرردیف خواننده مشهوری چون ریکی مارتین قرارداد.درسال 2000 به دلیل موفقیتش دردومین آهنگ ، به نام “Waiting for Tonight” کاندیدای جایزه برای بهترین رقص شدولی موفق به اخذآن نگردید.

جنیفرلوپز

شمارآلبومهای به فروش رفته وی درسراسرجهان 35 میلیون می باشد. وی دارای خط تولیدعطرولباس به نام J-Lo که یکی ازنام های مستعاراواست ، می باشد. ازدیگرنام های مستعارش La Guitarra است که به خاطرشباهت فیزیک بدن اوبه گیتار، به وی اطلاق می شود. لوپزسه بارازدواج کرده است.آخرین ازدواج وی دردوم جولای سال 2004 با خواننده وبازیگر معروف مارک آنتونی می باشد.

بیو گرافی برد پیت

بیو گرافی برد پیت  + همسر آنجلینا جولی + بازیگر فیلم تروی - تروا

www.webaudio.tk/بیوگرافی:برادپیت

نام: بـرَد پیت
نام واقعی: ویلیم بردلی پیت "William Bradley Pitt"
تاریخ تولد: هجدهم دسامبر 1963 مصادف با روز چهارشنبه 27 آذر 1344 شمسی (اگه درست حساب کرده باشم!!)
محل تولد: Shawnee, OK USA

ویلیم بردلی پیت بزرگترین فرزند خانه از بین سه تا فرزند است.او در هجدهم دسامبر سال 1963 میلادی در "Shawnee" از ایالت "Oklahoma" متولد شده است. مادرش مشاور مدرسه و پدرش هم رییس شرکت باربری کامیون بوده.این خانواده به شهر "Springfield در ایالت میسوری، جایی که "برد" در دبیرستانش تحصیل کرده، مهاجرت میکنند.
در این شهر برادر و خواهر "برد" به دنیا میان و در اون بزرگ میشن. همچنین در همین شهر "برد" به عنوان یه فروشنده در بازار بزرگ "Colonel Day's Levi" به کار مشغول بوده است.

1987-82 -دوران تحصیل در دبیرستان "Kickapoo"
یه قهرمان تنیس و بازیکن بسکتبال برای این دبیرستان بوده و همچنین در همخوانی ها و اجرای نمایش ها و همچنین عضو هیئت رییسه دانش آموزان بوده و یه تیم مذاکراتی هم داشته!!!(چیزی که مسئولان ما تازه یاد گرفتن و اسمش رو شورای اسلامی دانش آموزی گذاشتن که بجز ولخرجی و وقت تلف کنی هیچ چیزی توش نیست!!!!)
همچنین به خوش لباس ترین دانش آموز در بین هم کلاسی هاش معروف بوده!!!

1982-86 -دانشگاه ایالت میسوری
"برد" در رشته روزنامه نگاری و تبلیغاتی در این دانشگاه قبول شد. او به انجمن "Sigma Chi" پیوست و این ورود برای او دردسری بزرگ را پدید آورد.او همچنین در سال آخردانشگاه یه روزنامه دیواری رو با عنوان‌"Men Of Mizzou"نوشت.
او دانشگاه را در مدت کوتاهی با کسب دو مدرک دانشگاهی به اتمام رساند.
بعد از گرفتن مدرکش سوار ماشینش"Runaround Sue"، شد و به سوی کالیفرنیا رفت.

1986 - رسیدن به هالی وود
او با $325 پول در جیبش به لوس انجلس رسید. اولین شغل او فروختن سیگار در جلوی محوطه ی رستوران "El Pollo Loco" و اسکورت کردن آشپز ها تا لحظه ورود به خودرو بود.او همچنین بعد ها به عنوان یه نجات غریق در استخر و شاگردی اتوبوس و بعد در یک سردخانه کار کرده بوده است. پولهایی که بدست می آورد را برای آموزش تئاتر و هنرپیشگی میپرداخت. این روند به آرامی ادامه یافت تا اینکه به تلویزیون راه یافت.

1991 - Thelma & Louise
"برد" در این سال در نقش یک گاوچران لاغر اندام در فیلم "Thelma & Lousie" بازی کرد.فقط در 14 دقیقه از این فیلم بازی کرد که همین زمان کم از او یه چهره به یاد ماندنی در این فیلم ساخت. او روز های موفقیت را دنبال کرد تا سرانجام در فیلم "A River Runs Through It" به اوج رسید.

1995-97 - آقای "Gwyneth Paltrow"
در سال 1995 "برد" با آقای "گوواینت پالترو"، مدیر کارهای او در شرکت "SEVEN"، آشنا شد. در روز شانزدهم ماه June سال 199 در رسید.

1998 ملاقات با جنیفر اِنیستُون
در تاریخ 29 جولای سال 2000 با این خانوم ازدواج کرد.


دانستنی ها در رابطه با این هنرپیشه:
+-در سالهای 1995 و 2000 در طی نظرسنجی مجله "PEOPLE" به عنوان جذاب ترین مرد انتخاب شد.
+-قرار بود در فیلم ماتریکس بازی کنه در سال 1999
+-از طرف مجله "Empire" به عنوان یکی از 100 مرد جذاب تاریخ سینما انتخاب شد.
+-در سال 1997 بخاطر بازی در فیلم هفت سال در تبت از ورود به چین قدغن شد.(ممنوع الورود هم بد نیست ها!!!!)
+-در سال 1995 پیشنهاد نقش یک فضانورد در آپولو 13 را بخاطر قبول نقش جایزه اسکاری در "Twelve Monkeys" رد کرد.

افتخارات:
1998 - بهترین هنرپیشه - بخاطر بازی در هفت سال در تبت
1997 - به عنوان محبوب ترین چهره
1996 - دریافت گوی طلایی به عنوان بهترین بازیگر
1996-خواستنی ترین مرد - MTV
1995- بهترین بازیگر مرد - MTV
1995- خواستنی ترین مرد - MTV
1993- سوپرستار مرد فردا - جایزه ShoWest

کاندیدهای دریافت جایزه:
1996- اسکار - Twelve Monkeys
1996- MTV - بهترین بازیگر مرد - Twelve Monkeys
1996- بهترین مبارز در صحنه های فیلم - Seven
1995- گوی طلایی - بهترین بازیگر در فیلم های شرکت Motion Pictures- فیلم "Legends of the Fall"


مشخصات فردی:
قد: 183 سانتی متر
وزن‌: 72 کیلوگرم
مو: طلایی (بلاند)
چشم: آبی
نام مستعار در مدرسه: Pittler
سیگار: مارک های "Camel Wides" و "Marlboro" و سیگار کشیدن رو از کلاس ششم شروع کرده!!
نوشیدنی ها: قهوه و آبجو
سرگرمی: طراح داخلی منزل و معماری و طبیعت. جمع اوری چیزهای فلزی
حیوانات: چند تا سگ داشته به نام های (Blanco,C.C. Rider,Purdy,Saudi و Todd Potter)
ماشین: تویوتای سفید هیبریدی قبلا یه مرسدس G500 و جیپ چروکی سیاه داشته!!
نویسنده مورد علاقه: Cormac McCarthey
آبنبات مورد علاقه: Twizzlers
اسنک مورد علاقه‌: پیتزا
خواننده ها وموزیک مورد علاقه:
Jimi hendrix,Gipsy Kings,Stone Temple Pilots و Bob Marley
اولین آلبومی رو که خریده بوده از التون جانز (Elton Jones) بوده

ورزش: دوچرخه سواری و صخره نوردی و تنیس
ترس‌ (تنفر): کوسه و عنکبوت

بیو گرافی دی جی علی گاتور

                DJALIGATOR        

دیجی علی گیتور که نام اصلی وی علی مساوات میباشد در ایران به دنیا آمد.او در حالی به موسیقی علاقه مند شد که درسنین کودکی و نوجوانی به همراه خانواده اش در جشن ها و مراسمات آشنایانش شرکت می کرد. سپس در سن سیزده سالگی ایران را به مقصد دانمارک ترک کرد و در آنجا ادامه تحصیل داده و وارد دانشگاه شد...اودانشجو بود که پیشنهادی از سوی یکی از دوستانش مبنی بر اینکه به نواختن دیجی در یکی از دیسکوهای دانمارک بپردازد دریافت کرد و سرانجام او کار خود را در آنجا آغاز نمود...پس ازمدتی وی با استعداد فوق العاده ای که از خودش نشان داد توانست این حرفه را شغل اصلیش کند و از این راه کسب درآمد نماید...

بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی او بر روی سبک دیجی خود هر چه بیشتر کار کرد و توانست چند ترک را آماده کرده و آن را به صورت آلبومی درآورد...سر انجام با یکی از کمپانی های نشر آلبومهای خوانندگان قرداد بست و آلبوم وی آماده ی انتشار شد.

بالاخره اون روزی که قرار بود دیجی علی گیتور بره به عکاسی و واسه ی کاور آلبومش یه عکس آماده کنند فرا رسید...
در ابتدا او با لنزهایی که از دوستش قرض گرفته بود عکسهایی گرفت...بعد که عکسها ظاهر شدند متوجه شد که عکسها عالی هستند.
و تصمیم گرفت که از اون نوع لنزها که شبیه به چشمهای سوسمار هستن استفاده بکنه!!!خلاصه آلبوم اول علی منتشر شد و مورداستقبال مردم قرار گرفت...او که از کار خودش راضی بود سعی کرد بیش از پیش تلاش کنه و آلبوم دومش بهتر از اولی باشه...بالاخره او موفق شد که جایزه ی بهترین خواننده ی کشور دانمارک رو در یکی از سالهای حظورش در اون کشور به دست بیاره!!!

امروزهم که دیگه اکثریت مردم دنیا مخصوصا اروپایی ها دیجی علی گیتور ایرانی رو میشناسند...راستی در یک مصاحبه  راجع به لقبی که برای خودش انتخاب کرده از او سوال شد و ایشون جواب دادن که اون لنزهایی که استفاده میکنن شبیه به چشمهای سوسمار هست و اسمش هم که علی هست پس لقب علی گیتور رو که در انگلیسی به معنای سوسمار است رو برای خودش انتخاب کرده...و سرانجام الان هم که علی مساوات در کشورسوئد زندگی میکنه و در سال 2006 وارد سن سی سالگی شده...آرزوی موفقیت روزافزون برای ایشون و طرفدارانش داریم...

آلبوم جدید علی گاتور برای اولین بار 

01_(radio_mix)-sds

02_(club_mix)-sds

03_(cs-jay_transmission_mix)-sds

04_(payami_mix)

05_(trance_late_mix)

06_(morfeen_mix)-

07_(Other_mix)-

 

اینم چندتا موزیک ویدئو باحال از دی جی علی گاتور

Add Video to QuickList
From: TeFeNNi
Views: 480
Add Video to QuickList
From: sonicspinner
Views: 2230
Add Video to QuickList
From: sonicspinner
Views: 22085
Add Video to QuickList
From: ro0ozi
Views: 18246
Add Video to QuickList
From: sonicspinner
Views: 23389
Add Video to QuickList
From: sonicspinner
Views: 24913
Add Video to QuickList
From: xikiyax
Views: 6476
Add Video to QuickList
From: ro0ozi
Views: 7603
Add Video to QuickList
From: Cvrka
Views: 15959

اینم یه عکس باحال

اینم بیو گرافی دی جی به زبان انگلیسی

the BIOGRAPHI is DJALIGATOR

The toy keyboard…
Ali Movasat, commonly known as Dj Aligator was born on March 10th 1975, in Tehran, Iran. As the youngest member of a rather large family Ali enjoyed all the love, attention, and care he received from his parents and five older siblings. He describes his childhood as a happy one.

 

In particular, he remembers how much he loved all the gatherings and parties his parents arranged quite often at their house. Relatives, friends, and neighbors would come together to mingle, sing, and dance to the music of a hired live band. While other kids of his age fooled around the house, chasing one another, and wrestling Ali would rather stand next to the guy playing the keyboard, fixing his eyes on the black and white keys which made all those pretty sounds. The love for music began to develop and grow inside young Ali rapidly. His obsessive passion for music however did not go unnoticed by his father. Ali got a toy keyboard for his tenth birthday.

 

The teen entertainer…
Inspired by his beloved new toy, and in spite of total lack of musical knowledge or experience, somehow Ali was able to pick up any melody he’d hear here and there and replay it on his tiny keyboard, impressing and astonishing his family and friends. He managed soon to acquire some fame in the neighborhood, known for his natural talent, and the ability to entertain. One could often see the little musician warming up birthday parties, weddings and other occasions. There and then Ali knew what he wanted to do with his life.

 

Moving to Denmark…
Three years later it was decided for Ali to move in with his oldest sister who at the time resided in Copenhagen, Denmark. This was an incredibly difficult challenge for him to be faced with as a 13 years old boy – a new language, a culture completely unknown to him, not to mention the great geographical distance from the rest his family. However, Ali was determined not to abandon his goal of becoming a professional musician. It was just a matter of time before he could carry on the pursuit of his dream.

 

Studies in music…
While devoting as much spare time as possible to playing the keyboard Ali embarked on his preliminary education in music by attending introductory courses in jazz and classical. This helped him tremendously in gaining a deeper understanding of music in general as well as learning how to play his instrument by the notes.

 

Upon graduating from high school, Ali did not hesitate to enter the Rhythmic program at the Danish Music Conservatory. This would give him the opportunity to push his comprehension of music even further, building up and laying down the theoretical foundations for a future carrier as a professional musician.

 

The first mixer…
While attending school eagerly Ali began to plan his next move. Being fully aware of the fact that although what he was learning in school was quite beneficial, in order for him to accelerate on his path to success he had to furnish his education with a more hands-on experience. The simple keyboard he owned wouldn’t suffice.

 

Therefore he went ahead and took a loan in order to purchase his first mixer and a few other devices. However, the expensive loan had to be settled soon. In effect, this meant that he had to work multiple evening jobs right after school to make the payments. One job in particular turned out to be just right for Ali. A local nightclub was on the lookout for a new DJ. He auditioned for the job and was hired.

 

DJ Aligator…
The opportunity to work as a DJ not only brought Ali to the conclusion that it was the dance music that fascinated him the most, but also gave him the chance to meet other professionals in the field. Among the many DJ’s and promoters he met at that time was René Dif, someone who shared strong interests in music style with Ali. The acquaintance resulted in a music album.

 

Although their album didn’t hit the charts as they had hoped, it served as a platform for both Ali and René to stage their abilities. Ali came to realize how much he enjoyed of composing music and René proved to be an able singer. Not surprisingly, the two decided to go their separate ways. René set about forming AQUA, and Ali began to produce music for himself other artists.

 

A great idea…
On a November night in 1999, as Ali was playing at his turntable in a nightclub, he happened to notice some guys on the dance floor blowing at whistles to the beats of the music. The combination of the sound of the whistles and the techno music seemed to work quite well. Ali was struck by a sudden idea.

 

He rushed back to his little bachelor apartment which he also utilized as a recording studio, kitchen, as well as a bedroom located right under the mixer table. He sat down by his mixer for over 5 hours putting together some different drums and sounds to create a base melody. Then he sampled the sound of an old whistle he’d found somewhere, made a recording and there it was, the song that he truly believed would hit the dance charts.

 

180 CDs…
With strong faith in his new creation Ali set about paying almost every record company in Denmark a visit, presenting his Whistle Song. Unfortunately none of the directors in suit and tie recognized the potential success of the piece. Disappointed but not surrendered he returned to his studio. He had a plan.

 

He burnt over 180 copies of the Whistle Song on CDs and shipped them out to every single DJ he knew in Denmark, asking them to play it for their audience. It worked. People loved it. Gradually but quickly the song became quite popular.

 

Dj Aligator Project…
When the reputation of the Whistle Song reached the famous underground DJ, Kenneth Bager, he did not hesitate to initiate contact with Ali. Kenneth also represented a minor record label called FLEX, which was owned by EMI Records, the largest record label in the world. Ironically, at about the same time, many of the other record companies that had earlier turned Ali down bitterly, began to show up at his doorsteps, trying to attract him with colorful proposals.

 

Faced with a decision to make, Ali put all his senses together. Should he take the first best offer that came his way or should he regard the whole thing in a wider perspective. Finally, he concluded that what Kenneth was offering suited him the most in the long run. Therefore he signed up with FLEX/EMI Records.

 

Payback time…
Once released, the Whistle Song crawled up the Danish music chart at a record breaking pace. Ali’s single occupied the #1 position on Danish sales chart for 14 weeks, Danish dance chart for 16 weeks, DJ’s favorite chart for 8 weeks, and the Danish hype chart for couple of weeks in a row, hence entitled the best selling single in the year 2000 and in the history of EMI Records.

 

Besides, it topped the dance chart of most countries in Europe. About three months later, Ali’s first album was due release. It included the Whistle Song, Lollipop, Turn up the music, and a few other great songs that also gained as much popularity as Ali’s earlier work. Interesting enough, in order to send a message to all the record companies that originally refused to give him a chance, Ali chose to name his album Payback Time.

 

While EMI managed to sell thousands of copies of the new album, Ali started receiving awards after awards both in Denmark as well as lots of other countries. Since DJ Aligator Project reached massive heights, a world-tour was planned accordingly, and before Ali knew of it, he had performed in over 30 countries.

 

Top of the Pops…
In the year 2002, The Whistle Song became a huge hit in the UK ending up as number 5 on the official UK single sales chart. On the day of the release, The Whistle Song sold more than 50.000 copies in the UK alone, and one of Ali´s greatest dreams ever was about to come true. He was asked to perform live on the British music chart show, Top Of The Pops, along with Daniel Bedingfield, Pink, Enrique Iglesias, Britney Spears and other Celebes. The show was a great success. With this achievement, Ali became the 4th Danish artist ever to appear on the world famous tv-show.

 

Shortly after, DJ Aligator Project released a second album, called The Sound Of Scandinavia. This album as well became as big a success as Payback Time, selling more than 2 million copies worldwide. DJ Aligator Project has sold over 6 million copies around the globe. Also, Dj Aligator is considered the first Danish and Iranian artist ever to have won awards in Russian Music Awards, Danish Music Awards and Danish Dance Awards along with a nomination in MTV Europe Music Awards.

 

Today…
Admittedly, Ali has come far in his career as an international artist. However, his road to success has been quite bumpy indeed. It was only through focusing sharply on his goal and not giving in, and folding easily that he was able to break through all obstacles, elbowing his way up the ladder of success. An alien in a European country, challenging enough all by itself, the 13 year old boy managed to overcome the cultural, lingual, and racial barriers, and prevail, setting an example for other people with a dream in mind.

 

Nowadays, Ali has chosen to settle down in southern Sweden, where he has purchased two conjoined villas in a secluded suburban area. The acres of vast land surrounding the two large buildings function as a great refuge for him to relax. He’s also turned one of the villas into his private recording studio that he calls Gator Records. Ali has lots of plans for his new company. We all wish him luck.

بیوگرافی نیکی کریمی

 بیوگرافی نیکی کریمی
 
 
هنر پیشه-وقتی عروس اکران شد همه بلافاصله متوجه دو بازیگر نقش اول آن شدند ، نیکی کریمی و ابوالفضل پور عرب این دو در این ساخته بهروز افخمی چنان درخشیدند که هیچ کس باور نمی کرد.عروس نه تنها برای آنها حکم سکوی پرتاب را ایفا می کرد بلکه روال سینمای ملودرام جوان پسند ایران را یکباره تغییر داد و پور عرب و کریمی را به جوان اول سینمای ایران تبدیل کرد.نیکی متولد 1350با مدرک تحصیلی دیپلم او فعالیت هنری را بازی درتئاترهای مدرسه آغاز کرد و پس از پایان تحصیلات اولین بازی سینمایی خود را در ساخته ای از جمشید حیدری با عنوان وسوسه ارئه داد در حالی که فقط 18 سال داشت .
اما سال بعد بهروز افخمی ازاو برای عروس دعوت به عمل در آورد و بازی در این فیلم برگ برنده ای برای حضور جدی و مستمر در سینما.پیشنهادها یکی پس از دیگری از راه رسیدند و کریمی برای یک دهه تنها بازیگر سینمای ایران که حضورش ضامن فروش فیلم ها بود و دراین میان علی رغم چند کار ضعیف مابقی آثارش جملگی آثار با ارزش از کارگردانهای معتبر بودند.
سال 71 در دو کار از دو کارگردان معتبر ایفای نقش کرد . ابتدا در ردپای گرگ به کاگردانی مسعود کمیایی و بعد نقش عنوان سارا ساخته داریوش مهرجویی . از اینجا همکاری مشترک او و مهرجویی آغاز شد که با فیلم پری (73)نیز ادامه یافت و این بار او در داستانی عرفانی گیر افتاده بود . حاتمی کیا در سال 74 با دو فیلم بوی پیراهن یوسف و برج مینو به سراغش می آید که هر دو جزو کارهای مطرح حاتمی کیا بودند . سپس در ساخته پلیسی علی ژکان با نام سایه به سایه در همان سال ظاهر شد که از لحاظ بار هنری چندان شاخص نبود . سال 76 به همراه خسرو شکیبایی در روانی ساخته داریوش فرهنگ بازی می کند که به نوع نقش های زن های عصبی در حال فروپاشی عصبی اش نزدیک بود. در همکاری مجدد با افخمی در کنار فریبرز عرب نیا جهان پهلوان تختی را به سر انجام می رساند . فیلم را در اصل و با داستانی دیگر قرار بود علی حاتمی بسازد که اجل مهلت نمی دهد و قرعه به نام افخمی می افتد.اما هر چقدر عروس توانسته بود برای هر دو کریمی و افخمی برد داشته باشد ،این یکی نمی تواند. بازیگر اثر ضعیفی بود، اما سپس دو زن (77)ساخته تهمینه میلانی دوباره در اوج قرار می گیرد.
فیلم یک اثر مردستیز بود که شروع همکاری چند باره کریمی و میلانی محسوب می شد سیب سرخ حوا و دختران انتظار چندان به دل نمی شست ، اما اثری سیاه با مایه های سیاسی ملاقلی پور با نام نسل سوخته بازهم قدرتهای بازیگری او را به نمایش می گذارد.نیمه پنهان همکاری مجدد او و میلانی و تجربه ای نا موفق بود ولی دیوانه ای از قفس پرید آنچنان بازی قدرتمندی را ازخود به نمایش می گذارد که داوران جشنواره فجر سر تسلیم فرود می آورند و پس از ده سال نامزدی سیمرغ بلورین را این بار به خانه می برد.او همان سال با واکنش پنجم به کارگردانی تهمینه میلانی مورد تحسین قرار می گیرد ، اما بعد در باج خور طعم شکست را تجربه می کند در حال حاضر سه کار پرونده هاوانا،ستاره ها و نوک برج را در دست دارد که هنوز به اکران در نیامده اند . کریمی تا کنون دو کار را نیز کارگردانی کرده است .مستند داشتن و نداشتن و در سال 81 و یک شب در سال 83 و برای فیلم های عروس ،سارا ،پری ،روانی و دو زن کاندیدای دریافت جایزه بود.

بیوگرافی دی کاپریو

بیوگرافی دی کاپریو
 

هنر پیشه- نام تولد:لئوناردو ویلهلم دی کاپریو -تاریخ تولد:۱۱ نوامبر1972
مکان تولد: هالیوود کالیفرنیای امریکا
لئوناردو دی کاپریو ،پدیده چند سال اخیر هالیوود که به سرعت پله های شهرت و محبوبیت را راطی کرد ، در یازدهم نوامبر 1972 به دنیا آمد . او بازیگری را در سال 1991 و با حضور در فیلم در موجودات 3 شروع کرد و بعد از فیلم پویزن آیوی در سال 1993 ادامه داد و بعد از این دو نقش کوتاه بود که بخت به او روی کرد و هنگامی که برای بازی فیلم زندگی این پسر تست داد و توجه رابرت دنیرو جلب کرد و برای بازی در این فیلم انتخاب شد .
به این ترتیب لئوناردو نه تنها نخستین نقش قابل توجهش را در فیلم مطرح بدست آورد بلکه این فرصت را هم پیدا کرد تا در برابر بازیگر محبوبش ، رابرت دنیرو قرارگرفته و از او بسیار بیاموزد . او بلافاصله بعد از این فیلم برای ایفای نقش برادر عقب افتاده جانی دپ در فیلم چه چیز گیلبرت را می خورد ؟
انتخاب شد لئو برای ایفای این نقش چهار روز خودش را دریک بیمارستان روانی زندانی کرد و تلاش زیادی برای اجرای بهتر آن انجام داد که حاصل بازی درخشانش نامزدی جایزه اسکار و گلدن کلاب بهتربن بازیگر نقش مکمل بود. بسیاری این فیل را درخشانترین کار او در بین 13فیلمی که تا به حال بازی کرده می دانند .او پس این علیرغم اعتباری که نامزدی جایزه اسکار برایش به ارمغان آورده بود چند سالی در دوران افول را می گذراند و درچند فیلم بی ارزش و کم فروش ظاهر شد که در این تنها استثنا فیلم چابک دست مرده ساخته سم ریمی (1996) است . او در این فیلم نقش هفت تیر کش جوانی را در برابر شارون استون بازی می کند و در اواخر فیلم توسط پدرش که کلانتر است (جین هکمن) کشته می شود . شارون استون او را برای بازی در این فیلم پیشنهاد کرد و اولین رویکرد او به سینمای تجاری هالیوود است که به فروشش هم کمتر از حد انتظار بود. در سال 1996 بار دیگر رابرت دنیرو به سراغ دیکاپریو می آید . اوکه تنها تهیه کننده فیلم اتاق ماروین است در آن بازی هم می کند ، نقش یک جوان شرور و غیر قابل کنترل را به او پیشنهاد می کند این فیلم یکی ار کارهای قابل توجه لئو است که در برابر بزرگانی چون مریل استری ،دایان کیتون و دنیرو بازی درخشانی ارائه داد.
سرانجام در سال 1997 لئو دو بازی در دو فیلم رومئو و ژولیت شکسپیر و تایتانیک تبدیل به محبوبترین و گرانترین بازیگر جهان می شود . رومئو و ژولیت اثر غیر متعارف و برداشتی پست مدرنیستی ازداستان معروف شکسپیر است که در یمن کارگردانی خوب، ساختار کلپ وار و مدرن و بازی خوب لئوو کلر دنیز به موفقیت زیادی رسید. هنوز موج موفقیت این فیلم فروش نکرده بود که تایتانیک جیمز کامرون عالم سینما را زیر و رو کرد. لئو در کنار کیت وینسلت تصویر حماسه عظیم کامرون شد تا با استفاده از موفقیت فراوان هنری و تجاری فیلم به اوج برسد . دیگر تمام جهان لئو را می شناختند و تنها نام او کافی بود که میلیونها نفر را به سالن های سینما بکشد . پس از تایتانیک لئو کم کار شد و اواخر سال 1997 فیلم مردی با نقاب آهنین اکران شد که فیلمی متوسط بود . دیکاپریو هم علی رغم بازی در دو نقش تقربیبا متضاد بازی متوسط داشت.
یکی از آخرین فیلم های دیکاپریو شهرت ساخته وودی آلن است. او در این فیلم نقش کوتاه یک بازیگر جوان و محبوب هالیوودی را دارد که به نوعی هجو خود اوست . به هر حال حتی با وجود شکست نسبی دو فیلم آخرش او هنوز در اوج است و تبدیل به اولین بازیگری شده است که دستمزدی بالای 20 میلیون دلار به او پیشنهاد شده است، آن هم با این سن و سال کم

بیوگرافی بهنوش بختیاری

 بیوگرافی بهنوش بختیاری
بهنوش بختیاری بازیگری که در اکثر ساخته‌های مهران مدیری حضور داشته و با نقش‌های متفاوت بر محبوبیت خود در بین سریال‌های تلویزیون افزوده است.

بهنوش بختیاری متولد 29/2/1354 در بیمارستان اقبال تهران و ساکن شهرک ژاندارمری است.
پدرش بختیاری و مادرش تهرانی است. بهنوش عضو آخر یک خانواده 6 نفری است. یک خواهر و دو برادر بزرگ‌تر از خود دارد که هر سه متاهلند.
در رشته مترجمی زبان لیسانس گرفته و با توجه به علاقه فراوانی که به این رشته دارد به محض این‌که فرصتی پیدا کند، به سراغ این رشته و ترجمه متون می‌رود.
با توجه به شایعات فراوانی که در مورد ازدواج او بر سر زبان‌هاست هنوز مجرد است و به قول خودش شاید اصلا ازدواج نکند.


با مجموعه هوای تازه ساخته محمد رحمانیان پا به عرصه بازیگری گذاشت و بعد از آن در مجموعه‌های وکیل محله، خانه قدیمی، سایه‌ها و معجزه وکیل هم بازی کرد.
قبل از بازیگری به عنوان منشی صحنه فعالیت می‌کرد که این کار او را بسیار مسئولیت‌پذیر و منظم بار آورد که پایه‌گذار موفقیت‌های او در بازیگری بود.
سال 75 به مدت یک سال زیرنظر خانم مهتاب نصیرپور در مدرسه رسام هنر دوره یک ساله تئاتر را گذراند که به واسطه آن با ادبیات بازیگری آشنا شد.
به موسیقی علاقه فراوانی دارد، پدرش هم در این وادی کار می‌کند و یکی از دو برادرش هم در زمینه موسیقی فعال است.

در مجموعه زیر آسمان شهر(3) و ورود ممنوع ممنوع به عنوان دستیار کارگردان در کنار مهران غفوریان حضور داشت.
علاقه زیادی به فوتبال ندارد اما فوتبال‌های ملی رادنبال می‌کند در صورتی که فرصت پیدا کند به ورزش بدنسازی می‌پردازد.
علاقه‌ای به بیزینس ندارد. به قول خودش هر کسی جلوی او از پول و حساب و کتاب حرف بزند احساس می‌کند او سرگرم صحبت به زبان اسپانیایی است.
عاشق خطاطی است و خیلی دلش می‌خواهد این هنر را به صورت حرفه‌ای دنبال کند.
با توجه به مشغله کاری فراوان زیاد به کارهای خانه‌داری و آشپزی نمی‌رسد اما بسیار منظم و خوش‌سلیقه است. چلوکباب از غذاهای مورد علاقه اوست.
عاشق لهجه بختیاری پدرش است اما خودش به لهجه بختیاری صحبت نمی‌کند.
علاقه فراوانی به مسافرت دارد. آخرین مسافرتش به شهر مقدس مشهد بود و سرعین اردبیل به یادماندنی‌ترین نقطه‌ای بود که به مسافرت رفته است.


علاقه فراوانی به مطالعه دارد و تا فرصتی به دست آورد به مطالعه می‌پردازد. او عاشق مطالعه کتاب‌های روان‌شناسی و رمان است. آخرین کتابی که مطالعه کرده سلاخ خانه شماره 5 بود.
در دوران کودکی برخلاف بسیاری از بچه‌ها که خیلی شلوغ و شر هستند دختر آرام و دوست‌داشتنی بوده.
به موسیقی کلاسیک علاقه فراوانی دارد و از بین خوانندگان پاپ به صدای رضا صادقی، مرحوم ناصر عبداللهی و مازیار علاقه فراوانی دارد.
در صورتی که وقت کند به سینما می‌رود. او سعی می‌کند همه فیلم‌های روز را ببیند. آخرین فیلمی که در سینما دیده «وقتی همه خواب بودن» است.
علاقه فراوانی به مهمانداری هواپیما دارد. او پذیرایی در اوج آسمان را عاشقانه دوستدارد.
از خواندن شعر لذت می‌برد، اما اصلا نمی‌تواند شعر بگوید و یا شعر حفظ کند ولی بسیار روحیه رمانتیکی دارد.
آخرین کارهایش مستند ایرانگردی و کار 90 دقیقه‌ای «یک روزی زنجیرش رو پاره می‌کنم» ساخته آقای عباسی است که هنوز پخش نشده.
به بازی خانم‌ها ثریا قاسمی، مریلا زارعی، گوهر خیراندیش، لیلا حاتمی، سحر ولدبیگی و شقایق دهقان علاقه فراوانی دارد.
تا به حال در اکثر کارهای مهران مدیری به ایفای نقش پرداخته و در اکثر نقش‌هایش موفق ظاهر شده است، به هیچ عنوان از بازی کسی ایراد نمی‌گیرد و اهل بدگویی نیست.

آرمین 2afm و رضایا

دو آهنگ جدید و زیبا از آرمین 2afm و رضایا . سبک R&B - رپ

 

فرمت : Mp3 / کیفیت : 128Kbps

 Armin 2afm Feat. Rezaya - Hala Didi Mitoonam

 Armin 2afm Feat. Rezaya & Ardalan Tome - Sooe Tafahom

فرمت : Wma / کیفیت : 64Kbps

 Armin 2afm Feat. Rezaya - Hala Didi Mitoonam

 Armin 2afm Feat. Rezaya & Ardalan Tome - Sooe Tafahom